بالاخره ساخت خونه ورود ممنوع من تموم شد، خونه ای که برای خلوت در نظر گرفته شده بود، خونه ای که برای آرامش در نظر گرفته شده بود، خونه ای که تنها برای من در نظر گرفته شده بود، این خونه در نداره تا غریبه ها بهش ضربه بزنند، پنجره نداره تا ازش دزدکی نگاه کنند و نیشخند بزنند، یه جور خونه خصوصی تمام عیار ورود ممنوع... اِه!خب... حالا پس چه جوری برم تو؟!
نوشته شده در یکشنبه 88/12/23ساعت
4:40 عصر توسط بی گناه... نظرات () |
Design By : Night Melody |